مشکل مداد گرفتن زینب تا فستیوال نوشتن اروپا
مداد توپی و کتاب آموزش مداد گرفتن تا بهتر نوشتن:
در یکی از مدارس روستایی ماکو از شهرهای استان آذربایجان غربی مشغول به خدمت بودم و در یک کلاس چندپایه تدریس می کردم اوایل خدمتم بود و خروجی تربیت معلم بودم وقتی وارد کلاس شدم و عملا کار تدریس را شروع کردم در خیلی از موارد مشکل داشتم: در مدیریت تدریس کلاس، مدیریت دانش آموزان شلوغ و پرتحرک کلاس، دانش آموزانی که در املا،دقت و تمرکز، خواندن و نوشتن، مشکل داشتند، واقعا کم می آوردم و واقعا از خودم راضی نبودم و تازه فکر می کردم چون خروجی تربیت معلم هستم نمی بایست در کلاس مشکلی داشته باشم!!
اما واقعا جریان تلخ ماجرا اینجا بود و متاسفانه حالا هم این گونه است: ((که بسیاری از مهارتها،تکنیک های برخورد با چالش های یادگیری یا رفتاری را در تربیت معلم به ما نیاموخته بودند به عنوان نمونه هیچ یادم نمی رود تولیایی که نگران فرزندشان بودند که چرا ناخنش را می جود؟ چرا بی دقت است؟ چرا می خواند اما یاد نمی گیرد یا زود فراموش می کند؟ یا چرا پرخاشگر است چرا کم حرف و خجول است؟ و دهها چرای دیگر که که واقعا مهارت لازم را در برخورد با این چالش های بسیار مهم را نداشتیم و تازه در مدارسی که متاسفانه نه تنها در روستا بلکه در مدارس مطرح شهری هم از داشتن مشاوران، محروم است و می بایست این دانش آموزان بیچاره، (که متاسفانه حالا هم این گونه است) با این چالش ها می ساختند!!
واقعا بغض گلویم و قلبم را فشار می داد باور بفرمایید تا ساعات غیر رسمی تدریس می کردم و چون بیتوته می کردم با این دانش آموزان در وسع توان و وسوادم کار می کردم اما نتیجه نمی گرفتیم و تاسف می خوردم که به عنوان یک معلم چرا نمی توانم این چالش را حل کنم؟
اما تکان دهنده ترین ماجرا:
زینب کلاس دوم بود و داشتم املا می گفتم طبق روال قبل باز چند نفر در نوشتن املا عقب می ماندند ولی از میان این دانش آموزان، زینب خیلی کند و آرام می نوشت! و کاری که من در مقابل این دانش آموز می کردم این بود که املا را آرام، و کلمات را چندبار تکرار می کردم طوری که دیگر دانش آموزان، اعتراض می کردند، ولی من توجهم به زینب بود تا بنویسد تمام کند و بعدا کلمه دیگری را بگویم. سه ماه از سال می گذشت و زینب من تنها کاری که در کلاس چندپایه برای زینب کرده بودم این بود که: ((زینب کمی سریع تر، تند بنویس!! چرا عقب می مونی؟!!)) واقعا کسی یا دانشگاهی به ما یاد نداده بود که اگر دانش آموزی کند می نویسد یا پرفشار یا کم فشار می نویسد، یا پررنگ یا کم رنگ می نویسد، یا کج وزاویه دار، بدخط یا کلا نارسا نویس است چه کار باید بکنیم؟ راه درمانش چیست؟ من هم خروجی همین مدارس و دانشگاههای ضعیف بودم، وقتی که نمی دانم معلومه نمی توانم.
بالاخره برای اولین بار رفتم و دستان کوچک زینب را در دستانم گرفتن و لای انگشتان و به خصوص انگشتانی که درگیر مداد گرفتن و نوشتن هستند را نگاه کردم. متعجب و ضمنا خیلی ناراحت شدم، انگشت سوم زینب که از بس مداد را فشار بیش از حد معمول داده بود سرخ و زخم شده بود و با هربار نوشتن معلوم بود که درد زیاد می گیرد و بیچاره صدایش درنمی آمد!
واقعا چرا نباید من تا این مدت انگشتان زینب را نگاه نمی کردم؟ چرا فقط به گفتن یک سری عبارات دستوری زود بنویس، چرا عقب موندی و… تکیه می کردم؟
خلاصه خودم را نتوانستم کنترل کنم و وقتی به چشمان زینب نگاه کردم، نتوانستم خودم را کنترل کنم و گریه گردم و به دانش آموزانم گفتم: بچه ها، گریه مانند خنده بخشی از زندگی ماست هیچ وقت جلو خنده یا گریه خودتان را نگیرید و من امروز به اشتباه خودم پی بردم از این که تا به حال، همکلاسی شما زینب را خیلی مورد خطاب قرار می دادم که چرا تموم نمی کنی؟ چرا آرام می نویسی؟ از امروز فهمیدم باید ریشه مشکل را شناسایی و مشکل را برطرف کنیم و زود قضاوت و حکم صادر نکنیم! دلیل کندنویسی زینب این است که به مداد بیشتر از حد معمول فشار می دهد و انگشتش درد گرفته و حتی مداد جا کرده!! و کند می نویسد و یک دفعه دیدم چند نفر از دانش آموزان گفتند: آموزگار اجازه ما هم این مشکل را داریم.. باید چه کار کنیم؟
با مطالعه کتابها و پرس و جو تعداد کمی راهکار و روش تشخیص را یافتم چون واقعا منبع تخصصی و عمیقی در مورد حل مشکل نوشتن کودکان نبود و با خودم عهد بستم که در این مسیر گامهای موثرتری بردارم و از خدای خودم خواستم به من کمک کند بالاخره همان سال هر چه از دستم برمی آمد برای زینب و تعدادی از شاگردانم که مشکل نوشتن داشتند انجام دادم اما کافی نبود. عادت داشتم و دارم به هر شهر یا کشوری که می روم سری به مدارس موفق و دانشگاهها و برنامه ریزی درسی می زنم و هر چند که موتنعی هم در این بازدید ها وجود دارد ولی در کل تجارب موفق خوبی از مدارس همین کشورهای همجوار کسب نمودم چند سال بعد در آزمون اعزام به خارج معلمان قبول شدم و محل خدمتم آنکارا پایتخت ترکیه بود و در مدت دو سال به مدارس موفق و متفاوت می رفتم و اتفاقا در یکی از مدارس آنکارا به نام مدرسه نسیبه آیدین از کلاس سوم ابتدایی که بازدید می کردم همه دانش آموزان کلاس را واقعا در نوشتن بسیار ماهر و سریع دیدم و علت را که جویا شدیم شرکت این دانش آموزان در فستیوال نوشتن اروپا بود که ترکیه هفت ساله در این فستیوال شرکت می کند و مقامهایی هم آورده بود و البته تجارب ارزشمندی را هم کسب کرده بود و بالاخره راز این کار و موفقیت دانش آموزان در نوشتن را کار بروی کودکان 4 تا 6 سال در مهدکودک و پیش دبستانی ها ذکر کردند که چهارماه بعد از رایزنی های بسیار دشوار به این مرکز پایلوت نوشتن راه پیدا کردیم و برای خودش دنیایی از تجارب بسیار موفق و واقعا خلاق، کارآمد بود. که کل این تجارب بسیار ارزشمند را در کتاب آموزش مداد گرفتن تا بهتر نوشتن به همراه سی دی آموزشی و مدادتوپی طراحی و ارائه کردم و مورد تایید رشد وزارت آموزش و پرورش ایران هم می باشد و به تمام شهرهای ایران جهت کمک به دانش آموزانی که در نوشتن مشکل دارند ارسال می کنم و کمک بسیار خوبی به دانش آموزان صرت می گیرد. مداد توپی که ایده ای نوین در تقویت مهارت فیزیکی نوشتن بوده و مورد تاکید دکتر مصطفی تبریزی، لارسون، ژانت لرنر، دکترفرخنده مفیدی، و دکتر عصمت دانش می باشد.
بهروز آیرملوی
منبع: کارافکر
دیدگاهتان را بنویسید