یادگیری پایدار یا یادگیری بدون فراموشی
یادگیری پایدار یا یادگیری بدون فراموشی :
یادگیری پایدار بدون فراموشی ، آرزوی همه ما است . ولی چگونه ؟
زیباترین لحظات کاری برای من ، به عنوان یک معلم ، وقتی است که در پایان روز کاری ، بعداز کلی نوشتن و پاک کردن و توضیح دادن ، برق شادی و رضایت و حس خوب ِ من می توانم را در چهره دانش آموزانم ببینم .
در کلاس من ، تدریس ، وقتی تمام می شود که مطمئن شوم یادگیری کامل انجام شده یعنی ، همه درس را یاد گرفته اند و بتوانند در پایان کلاس به سوالات من پاسخ دهند و تمرینی را حل کنند .
و امّا ، بدترین زمان برایم ، وقتی است که بعداز یک هفته ، دانش آموزان ، درس را نمی دانند و تمرینهای بی جوابشان گواه آن است .
وقتی به آنها یادآوری می کردم ، جلسه پیش همه ، درس را یاد گرفته بودید و تمرین حل کردید و ….
پاسخی نداشتند جز اینکه ، خواستیم ولی نتوانستیم .
تنبلی :
در نگاه اول ، به نظرم تنبلی عامل نتوانستن آنها بود ولی در میانشان کسانی هم بودند که با اضطراب و نگرانی که داشتند به نظر جزو گروه تنبل ها نبودند .
در دور باطل اثبات خودمان افتاده بودیم ، من فکر می کردم آنها توانایی حرفه ای مرا هدف گرفته اند و آنها در اثبات نتواتستن هایشان هر روز تعداد بیشتری را با خود همراه می کردند .
در اولین اقدام که خیلی احساسی بود از آنها خواستم تنبلی را کنار بگذارند و تلاششان را بیشتر کنند تا نمرات مستمرشان را از دست ندهند
امّا ، نتیجه سخت گیریهای من باعث شد آنها برای فرار از شماتت ها ی من و نمرات منفی که در انتظارشان بود ، رو به کپی کاری بیاورند و تکالیف دانش آموزان دیگر را کپی کنند .
صد البته ، این چیزی نبود که من می خواستم .
انجام تمرین، فقط و فقط ، وسیله ای بود تا آنها بهتر یاد بگیرند .
کپی کردن :
و کپی کردن تمرینها و کارهای دیگران هیچ تاثیری در یادگیری آنان نداشت .
در قدم بعدی به گروه بندی آنها پرداختم تا با تمرینهای گروهی یادگیری بیشتری داشته باشند .
اما در گروه ها معمولا ، سر گروه ها گوینده بودند و بقیه فقط شنونده و تاثیر آن آنی بود و زود گذر .
از این همه بی توجهی ، به هم می ریختم ، عصبانی می شدم ، در عین حال نگرانشان بودم .
می دیدم که به جای حل مشکل از آن فرار می کنند .
بیشتر مطالعه کنید: چرا دانش آموزان تقلب می کنند؟
نصیحت :
سعی کردم تا برایشان از مهم بودن درس و سختی های امتحان پایانی بگویم وفرصت هایی که از دست می رود و……
آنها آنجا رو به روی من نشسته بودند و به من نگاه می کردند ، امّا ، به وضوح می دیدم که قفل بزرگی بر دل و مغزشان زده بودند و فقط تماشگر من بودند .
خیلی زود فهمیدم که نصیحت کردن بی اثرترین و اشتباه ترین راه است پس باید راه دیگری پیدا می کردم .
تصمیم گرفتم به جای آنکه روی شخص آنها متمرکز شوم ، روی مشکل شان و حل آن متمرکز شوم .
راهکارهای پیشنهادی :
نکته اول و دوم : ما ( من و دانش آموزانم ) در اینجا ، مشکل نه ! بلکه مسئله ای داریم که باید حل شود .
نکته سوم : آیا آنها خود راه حلی دارند ؟؟
بعضی از بچه ها خواستند که تمرینات بیشتری در کلاس حل شود ( توسط دبیر یا با راهنمایی های دبیر و توسط بچه ها )
این کار زمان زیادی می طلبید و نتیجه آن زیاد مطلوب نبود ، با حذف معلم باز مسئله باقی بود .
نکته چهارم : به جای ارائه راه حل های کلی و در بیشتر اوقات نامفهوم به راه حل های کاربردی و عملی بپردازیم .
همه می دانیم که در گروه کودکان و نوجوانان آنقدر که از گروه همسالان خود اثر می گیرند از ما اثر نمی گیرند ، پس ،
نکته پنجم : آیا کسانی از دانش آموزان هستند که در یادگیری و به یادسپاری مطالب دارای موفقیت کامل یا نسبی هستند ؟
( البته این گزینش ، اصلاً برای فخر فروشی ِگروهی محدود یا اثبات درستی کار خودم نیست !)
نکته ششم : پس از شناسایی دانش آموزان موفق ، بررسی شد که آیا آنها شامل شرایط خاص بودند یا نه ؟
( شرایط خاص : دانش آموزی که معلم خصوصی دارد یا آموزشگاه می رود یا از کمک اعضا خانواده و … در امور درسی استفاده می کند …)
در آخر که در واقع اول کار بود ، گروهی از دانش آموزان موفق بدون شرایط خاص ، برای ادامه بررسی ها انتخاب شدند .
این گروه در واقع ، نقاط روشن، در حل مسئله ، یادگیری پایدار دانش آموزان بودند .
در ادامه موارد رعایت شده از طرف گروه منتخب ، بیان می شود .
پیشنهاد گروه منتخب برای یادگیری پایدار:
۱.در کلاس درس جواب سئوالات خود را حتماً و حتماً از دبیر می پرسند تا متوجه شوند .
۲.در کلاس درس ، شنونده فعال هستند .
نکته برداری می کنند ، در گفتگوها شرکت کرده ، جزوه می نویسند نه اینکه بعد ازکلاس از جزوه دیگران استفاده کنند .
۳.تکرار مطالب و حل تمرینات را تا هفته بعد به تاخیر نمی اندازند .
۴.در زمان انجام تمرینات متمرکز رفتار می کنند .
خاموش کردن موبایل و … ،دوری از مکانهای شلوغ و …
۵.تعیین زمان کافی و مناسب برای انجام تکالیف
۶.کپی نکردن کارهای دیگران تحت هر شرایطی
( قبول ۱۰۰% مسئولیت کارهای خود )
نکاتی که در بالا ذکر شد به عنوان قوانین کلاس های من اجرا می شود
البته به فراخور شرایط هر کلاسی نکاتی اضافه یا کم شده و قوانین کلاس را با هم تعیین و اجرا می کنیم .
اگر دانش آموزی نتوانست تکالیفش را انجام دهد با بررسی موارد گفته شده و البته با کمک من و گاه دوستان و همکلاسی هایش راه حل مسئله را پیدا می کند و همه قبول داریم که
۱۰۰% مسئولیت کارهای هر کسی با خودش است .
آنچه گفته شد تنها تجربه شخصی من بود ، به زبانی ساده ، خواستم راه ِ رفته خود و دانش آموزانم را به شما نشان دهم ، شاید برای عزیزانی جالب باشد و اگر، نه ، آنها را به عنوان دلنوشته های من بخوانید و بگذرید
دیدگاهتان را بنویسید