نحوه رفتار با کودکانی که با همه چیز مخالفت می کنند.
رفتار با کودکانی که مخالفت میکنند
نه گفتن کودکان و جواب های منفی احتمالا برای والدین عجیب و گاهی آزار دهنده باشد و تکرار شدن چند باره «نه» در طول روز در انتها باعث جر و بحث های بیهوده بین کودک و والدین می شود. به عنوان مثال از بچه 2 ساله خود میخواهید که بیاید کنار شما بنشیند. وی به شما نگاه می کند و سرش را تکان میدهد و می گوید:« نه» یا بچه شما جلوی در کابینت ها ایستاده و می خواهد با ظرف ها بازي کنئ و وقتی شما اعتراض می کنید، مستقیمدر چشم هایتان نگاه میکند و می گوید:« نه». در چنین مواقعی چه کار باید کرد؟
والدین از این سرپیچی و مخالفت تازه در بچه نوپایشان تعجب می کنند و گاهی هم آن ها را به خنده می اندازد، چون یک دفعه خيلي ناگهانی آن را به صورت خنده داری هم می کشد و می گوید:« نععععع!» این مرحله میتواند به همان سرعتی که ظاهر شده بود نیز ناپدید شود. یعنی یک روز ممکن است به جای« نه» دائمی بگوید« باشه» و این پایان مرحلهٔ نه گفتن های ناتمام است.
طبق پژوهش های اخیر در زمینه رشد کودک، کودکان 2 تا 3سال در هر ساعت 20 تا 25 دفعه با والدین خویش بحث می کنند. امکان دارد حتی با دیدن چنين ارقامی خسته شوید، ولی بدانید این مخالفت ها جنبه مثبتی هم دارد.
چرا کودکان مخالفت می کنند و از واژه “نه” استفاده می کنند؟
* بچه ها در این مرحله سنی فرآیند اندیشه کردن و فکر کردن را یاد می گیرند. آنها نیز برای خود نظر و عقیده ای دارند و به این شکل می خواهند نظر خود را بیان کنند.
* آنها می خواهند با نه گفتن و مخالفت کردن، کارها را به شیوه خودشان انجام دهند.
* آنها جدیدا یاد گرفته اند که از« نه» استفاده کنند و اینکه میتوانند از نظر فیزیکی و جسمی دربرابر چیزی که نمی خواهند مقاومت کنند، ولی هنوز کوچک هستند و نمی دانند که جواب« نه» دادن چه تاثیری روی دیگران دارد.
* بحث کردن یکی از راههای کسب اعتماد به نفس است. به خاطر داشته باشید، جهان هنوز مکان بزرگ و مرموزی برای کودک است که در آن احساس ضعف می کند. نه گفتن کودکان طبیعی است و راهی سالم و طبیعی برای اوست تا اندکی حس کنترل و اعتماد به نفس داشته باشد.
راههای کاهش نه گفتن کودکان
برای درخواست هایتان دلیل بیاورید
هنگامی که به کودک علت مخالفت خود را می گوئید، راحت تر با مخالفت شما کنار می آید. به عنوان مثال، مینو، کودک چهار ساله، عاشق بالا رفتن از بارفیکس است، ولی اغلب تا نیمه راه میرود و ديگر حرکت نمی کند. مادر که 4 ماهه باردار است هیچ راهی جز حرف زدن با او ندارد. او می گوید:زمانی که به او توضیح می دهم به خاطر بچه ای که در شکمم دارم نمی توانم بالا بیایم تا او را بگیرم، معمولاً ديگر تلاش نمی کند مرا قانع کند. اکثر کودکان این توضیحات ساده را درک می کنند.
خاطرات زمان خردسالی خویش را تعریف کنید
بهترین شیوه برای مشغول کردن فرزندانتان در مواقع ضروری، داستان گفتن است. حتی اگر قصه ساختگی باشد. به طورمثال ، درصورتی که در رستوران بودید و او در جای خود آرام و قرار نداشت و سخنان شما هم برای ساکت نشستن او تاثیر ندارد، بگویید:« عزیزم تو می دانی، وقتی که مامان، بچه بود، او هیچوقت روی صندلی رستوران آرام نمی نشست، تا اینکه یک روز …» در عین حال شما نیز میتوانید قدرت تخیل خویش را امتحان کنید. با گفتن قصه های طولانی، میتوانید زمان بیشتری فرزندتان را سرگرم کنید.
در مواقعی که مخالفت نمی کند او را تشویق کنید
هنگامی که که رفتار خوبی از فرزندتان سر می زند و به حرف ها و توصیه های شما توجه می کند، او را در آغوش بگیرید، ببوسید و به وی بگویید که به وجودش افتخار می کنید و حتی گاهی برایش جایزه بخرید.
خودتان کمتر از واژه” نه” استفاده کنید
از کلمهٔ« نه» خيلي کمتر استفاده کنید:این که بچه نوپای تان مدام« نه» می گوید امکان دارد تا حدی ناشی از این باشد که وی دائماً آن را خطاب به خودش می شنود. درصورتی که اینگونه باشد، بهتر است تلاش کنید استفادهٔ خودتان از این کلمه را کم کنید و هر زمان که ممکن بود، جایگزین های« نه» را استفاده کنید. یک روش این است که کلمهٔ نه را با عبارات دیگری که بیشتر به موقعیت حاضر مربوط است جایگزین کنید. به عنوان مثال بگویید:« بازي روی پله ها ایمن نیست، بیا به جاش با لگوهات بازي کنیم»،« هنگامی که کودک فریاد میکشد بگویید:« لطفاً بهتره از صدای توی خونه مون استفاده کنیم.»
گزینه های مشخص به وی بدهید
ارائه دادن حق انتخاب محدود، بهترین شیوه برای پرهیز از جنگیدن با بچه های نوپاست. به طورمثال ، بگویید:« امروز می خوای کفش های سفیدت رو بپوشی یا کفش های قرمزت را؟»،« آب می خواهی یا شیر؟» و … یادتان باشد دو گزینه در این مرحله کافی است. با این روش میتوان برای همه چیز، از لباس پوشیدن گرفته تا حل اختلافات کودکان در حال بازي استفاده کرد.
حواس کودک را پرت کنید
زمان هایی وجود دارد که نه گفتن کودکان دائمی و غیر منطقی می شود. به طورمثال میخواهید عروسک هایش را از وی بگیرید چون زمان حمام رفتن است، احیانا او هیچ گاه نخواهد پذیرفت ولی درصورتی که شما بتوانید درخواست خود را به یک بازي تبدیل کنید، در نهایت به جای دعوا و مجادله با خنده به هدف خود می رسید. به او پیشنهاد بدهید تا مسیر حمام را لی لی کند، بشمارد چه تعداد قدم بزرگ یا کوچک تا آنجا فاصله است یا شعر بچگانه ای برای زمان حمام رفتن او بسازید.
دیدگاهتان را بنویسید